نمایی از فیلم «عاشق» که سال 86 نمایش داده شد
در اینترنت سایتهای بسیاری هستند که آدم میتونه مستقیم از آنها فیلم نگاه کنه. سایتهایی هم هست که میشود فیلم را دانلود کرد. البته دانلود کردن فیلم غیر قانونی است اما ... کی اهمیت میده؟
فیلمهای ایرانی خوبی را اخیرا دیده ام اما تعداد فیلمهای بی منطق و نامربوط با داستانهای مسخره هم کم نیست. یکی اش همین فیلم «عاشق» است. یک تقلید بسیار بسیار ناشیانه از فیلم «آوای موسیقی» که در ایران ده سالی قبل از انقلاب با نام «اشکها و لبخندها» به نمایش در آمد. فیلم اشکها و لبخندها از فیلمهای بیاد ماندنی تاریخ سینما است و من هر سال یک یا دوبار این فیلم را تماشا میکنم. (چند تایی فیلم هست که هر چند وقت یک بار تماشا میکنم که یکی از آنها میتریکس است و دیگری کنتاکت با شرکت جودی فاستر. این اسامی برای شماهایی که به اینترنت می آیید غریبه نیست و مسلما با آنها آشنایی دارید).
باری، وقتی فیلمهایی مثل فیلم «عاشق» را تماشا میکنم چند احساس به من دست میدهد؛ کفرم در می آید، چندشم میشود، و گاه به شدت خنده ام میگیرد از اینهمه ناشی گری. آخه کارگردانی هم اینقدر ناشیانه؟ فیلمنامه نویس به این کودنی؟ من نه کارگردان هستم و نه فیلم نامه نویس اما نخوردیم نان گندم دیدیدیم دست مردم. در این فیلم یک دختری که دزد هست و شرمی هم از دزدی نداره و در آغاز فیلم نشان داده میشه که قاعدتا نباید اهل محبت و انسانیت باشه بدون مقدمه ای و بدون برخورد احساسی یک دفعه گذشتش گل میکنه و محبتش گل میکنه و قربون صدقه بچه های کسی میره که قرار بوده در خانه او دزدی کند. دقیقا یک تقلید ناشیانه از فیلم اشکها و لبخندها. در فیلم اشکها و لبخندها ما با یک خانواده اهل موزیک در کشور اتریش روبرو هستیم. روند فیلم کاملا منطقی است و بچه ها برای پدرشان و زن بابای آینده شان موزیک خوش آمدید میخوانند. خوب این موزیک خواندن در کشور اتریش یک فرهنگ است. مثل سوئد. بسیاری از مردم با یک یا دو ساز آشنا هستند و بخوبی می نوازند. بسیاری از مردم میتوانند آهنگهای معروف را بخوانند. وقتی میگویم بسیاری از مردم مثلا از هر ده نفر یک یا دو نفر یک سازی را خوب مینوازند. و سوال اینجاست که کدام خانواده ایرانی هست که مثل فیلم «عاشق» بچه هایش ردیف بایستند و آواز بخوانند؟
آخر فیلم هم به تقلید از فیلم فکر میکنم pretty woman با شرکت ریچارد گیر و جولیا روبرتز بود. صحنه آخر فیلم که ریچارد گیر از پله ها بالا میره که به دختره برسه. بازهم تقلید ناشیانه. ناشیانه از این رو که «کاپیتان» فیلم اشکها و لبخندها با آن خشکی را می بینیم که از دیوار میره بالا برسه به دختره!
آخر فیلم هم به تقلید از فیلم فکر میکنم pretty woman با شرکت ریچارد گیر و جولیا روبرتز بود. صحنه آخر فیلم که ریچارد گیر از پله ها بالا میره که به دختره برسه. بازهم تقلید ناشیانه. ناشیانه از این رو که «کاپیتان» فیلم اشکها و لبخندها با آن خشکی را می بینیم که از دیوار میره بالا برسه به دختره!
و نکته چندش آور حرفهای رد و بدل شده در فیلم یا به اصطلاح «دیالوگ» فیلم است. طرز حرف زدن و اصطلاحاتی که بکار میرود آنقدر لمپنی (سطح پایین و لاتی) است که آدم حالش بهم میخورد. یعنی خانواده ای تحصیلکرده و مرفه، از آنها که به «سطح بالا» معروفند، رفتار موقرانه، طرز صحبت مودبانه همه ی بزرگترها بخصوص پدر، بچه هایی چنین الواط از نظر طرز صحبت برای من عجیب است. البته از نظر دور نداریم که در سی سال گذشته بجز انگشت شماری فیلمساز حرفه ای و تک و توکی فیلم درست و درمان بیشترکارها همه سطح پایین بودند. حتا در تلویزیون هم دیالوگهای لمپنی و لات بازی بسیار است. و این نیست مگر آنکه کارگردان و فیلمنامه نویس که الوات باشند و الوات فکر کنند نتیجه هم این میشود. دلیل دور گرفتن چنین فیلمنامه نویسان و کارگردانان چیزی نیست مگر آنکه آدم حسابی ها نمیتوانند کار کنند و آدمهای سطح پایین از نظر فکری میدان را برای جولان دادن باز می بینند. و تماشاچی هم که چاره ای ندارد بجز اینکه به تماشای آنچه که هست برود. از همه خنده دار تر باز اینکه موزیک های این فیلم جایزه هم گرفته اند! موزیک هایی که سمبل کرده و سرهم کرده اند و به گوش هیچکس هم نرسیده. و این در شرایطی که هنوز که هنوز است پس از 40 سال یا بیشتر موزیکهای فیلم «اشکها و لبخندها» با گوش مردم اهل سینما و تلویزیون در جهان آشناست. حتا شمایی که فیلم اشکها و لبخندها را ندیده اید شاید وقتی آهنگهایش را بشنوید با گوش تان آشنا باشد.