۱۳۸۹ بهمن ۲۱, پنجشنبه

«شیلانه» آش باران



جاده تهران به شاهرود نزدیک دهملا

 یکی از عکسهایی که من در گوگل ارث نهاده ام.

همشهریان و همولایتی های عزیز.. درود بر همه امید که حال و احوال نیک و برقرار باشد. ممد آقا با خانواده را سلام برسانید. اکبر آقا حسن آقا و محمد حسین دست عموجان را می بوسند. پسرخاله اکبر و حسین را سلام برسانید. اکبرآقا و حسین آقا خدمت پسرخاله سلام و دیده بوسی دارند  و الی آخر....
این جمله ها یکدفعه یادم آمد. این نوع نامه نوشتن تا همین چهل پنجاه سال پیش رواج داشت. از اول نامه یک چاق سلامتی شروع میشد و بعد فلانی و فلانی سلام و دیده بوسی دارد تا آخر نامه. انگار که هیچ حرف دیگری یا روش دیگری وجود نداشت. البته.. در این میان شاید خبر آمدن به ده را توسط نامه میدادند که با الاغ سر جاده بیایند دنبال شان. یادش بخیر.. چقدر محمد و محمود و عمو اسماعیل یا در ایستگاه قطار یا کنار جاده نزدیک تپه پله منتظر ما بودند که از راه برسیم. از راهی که جاده شوسه شنی با موجهایی که همه پنجره ها با صدای کر کننده ای هشت ساعت راه را گوش و اعصاب برای ما نمیگذاشت و نمیشد که من سه چهار بار را گلاب به روی تا در اتوبوس استفراغ نکنم. خیلی رنج آور بود. گوشم تا روز بعد زنگ میزد. چه بسا صدای زنگی که امروز در گوشم هست یادگار آن زمان باشد.
اینکه مدتی این نامه تاخیر اوفتاد این بود که هم حالش نبود و هم مطلبش مثل همین الان. امروز از همون روزهایی است که بجز دیده بوسی و سلام رسانی حرفی برای گفتن نیست. الان هم ساعت یک شب است و بخاطر پرخوری و قار و قور دل و روده ام از خواب بلند شدم. باوجودی که ساعت 6 بعد از ظهر شام خوردم اما هنوز ول کن نیست. البته زیاد هم خوردم. آدم شکمو برایش نوع غذا تفاوتی ندارد. امشب میرزا قاسمی و مقداری هم دنده گریل شده تناول کردیم. این دانده گریل شده خیلی چیز خوشمزه ای است که از فروشگاه گرم و آماده میخریم و در موردش نوبتی دیگر توضیح خواهم داد. خلاصه اش این است که چیزی است شبیه مرغ گریل شده که در ایران در مغازه های مخصوص اش می فروختند. یادش بخیر شبهایی که با خانواده میرفتیم کنار خیابان پهلوی و یکی دوتا از این مرغها میگرفتیم و در پارک شاهنشاهی در کنار سایر مردم به شادی و خنده میخوردیم و میزدیم و میرقصیدیم. یادم هست یک شب یک قابلمه بزرگ از خانواده های کناری در پارک آش رشته گرفتیم و عجب حالی داد. چقدر مردم باصفا بودند.



 این هم اش رشته شیلانه که باعث سیل و خرابی در جنوب کشور و نیز بارش برف در شاهرود و ده و نقاط دیگری از کشور شد. در عکس بالا تعدادی از مجرمینی را که در این خرابی ها دست داشتند در حال آماده کردن وسایل تخریب مشاهده میفرمایید. چنانچه اطلاعاتی از نامبردگان دارید در اسرع وقت مسئولان مملکت قلعه حاجی را در جریان بگذارید.


  الحق که عجب آشی هست.. خوش بحال تون.   (عکسها از ملیحه خانم عروس ملیحه خانم). 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید