۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

از شیکاگو تا واشنگتن


دوستانی که نمیتوانید عکسها را ببینید پیام سمندر در پایین فکر میکنم که مفید باشد؛
سمندر: این باز نشدن عکس ها هم معضلی شده است قبلا گفته ام وبعضی دوستان هم تذکر داده اند که اگر از طریق یک فیلتر شکن وبلاگ را باز کنید عکس ها را میتوانید ببنید و در این حال اگر باز نشد میتوانید با کلیک راست و open emageآنرا باز کنید





فرودگاه واشگنتن و مردمی که در فاصله ای که منتظر پرواز شان هستند یا با موبایل مشغولند و یا لپ تاپ!
اگرچه صحنه بالا امروزه تقریبا در همه جای جهان دیده میشود اما تا این اندازه مشغولیت را تنها در فرودگاههای آمریکا دیدم بخصوص واشنتگن و نیویورک و شیکاگو. همانطور که ملاحظه میکنید بنظر نمی آید که مردم مشغول چت کردن در فیس بوک باشند و یا با دلدار شان لاس خشگه بزنند بلکه همه به قول آمریکایی ها «بیزینس من» هستند. یعنی کسانی که کار و شغلی دارند و در سفر هم  این شغل را با خود یدک میکشند.
همین نکات است که میگویم پیشرفتهای امروزه برای بشر زندگی راحت تر بوجود نیاورده بلکه حتا اوقاتی را هم که میتوانست آزاد باشد را نیز اشغال کرده است. این مردمان تا بیست سال پیش به هنگام مسافرت شغلی چیزی بجز یک کتاب یا مجله بهمراه نداشتند و این زمانها در هتل یا در طی راه با ترن یا هواپیما را میتوانستند برای دلشان باشند. اما لپ تاپ و موبایل حتا در این اوقات نیز آنها را به بیگاری میکشد.
نمیدانم برای تان گفتم یا نه یکی از بچه محلهای مان در تهران که امروز در همین گوتمبرگ زندگی میکند پس از سالها به محله مان سر زد. آنها هنوز خانه پدری شان را در کوچه عارف مجیدیه دارند که سه طبقه بود و اجاره داده اند. به من میگفت همه خانه ها سه یا چهار طبقه شده است و گاه این چهار طبقه را نیز نصف کرده و تبدیل به هشت آپارتمان کرده اند. اما با این وجود حتا یک بچه در کوچه دیده نمیشود. و این در شرایطی که ما که بچه بودیم گله به گله کوچه را با آجر و سنگ و این اواخر دروازه کوچک لوله ای برای گل کوچک مهیا میکردیم و سروصدا و غوغایی بود که تا شب ادامه داشت و مادران بزور ما را به خانه میکشیدند. امروز همه بچه ها پای ماهواره و بازی های کامپیوتری کودکی شان تلف میشود.
واکسی آمریکایی!
فکر میکنید اینجا کجا باشد؟ اینجا یکی از فرودگاههای آمریکاست که یادم نیست کدام شان بود داشتم دنبال گیت پروازی ام میگشتم که با تعجب ملاحظه کردم که یک واکسی کنار راهروی فرودگاه بساط دارد. و مشتری هم همانگونه که ملاحظه میفرمایید مشغول بیگاری با موبایلش است. در فرودگاه های آمریکا گه گاه به دوره گردهای اینچنینی بر میخورید. سالها قبل در کانادا یک عکس سه بعدی به قیمت بیست دلار خریدم که بعدها همه جا پر شد اما آنجا برای اولین بار بود چنین تصویری میدیدم که با عکسهای سه بعدی قبلی تفاوت داشت و از تقارب دید برای سه بعدی نشان دادن استفاده میکرد که میدانم حتما دیده اید پس به آن نمی پردازم.


با رضا صابر و چد در فرودگاه نیویورک منتظر تعویض پرواز بطرف کانتیکت هستیم.
آنچه که در این فرودگاه توجه مرا به خود جلب کرد فرهنگ ارتباط آمریکایی ها بود. چد کتابی در دستش داشت و مشغول مطالعه بود. در میز کناری یک خانم آمریکایی نشسته و مشغول مطالعه یک مجله بود که سرش را بلند کرد و به ما نگاه کرد و با دیدن جلد کتابی که در دست چد بود گفت؛ اوه من این کتاب را خوانده ام خیلی جالب است بخصوص در مورد فلان... و تا کجا رسیده اید؟ و چد به و پاسخ داد و پنج دقیقه ای در مورد کتاب صحبت کردند. چنین امری غیر ممکن است که در اروپا اتفاق بیافتد. یعنی دو نفر چه مرد و چه زن ممکن است ساعتها منتظر پرواز بعدی باشند بجز نگاه اولیه که همه به هم دارند دیگر حتا یک بار هم چشم به چشم هم ندوزند چه برسد به آنکه سر صحبت را باز کنند. البته این به این معنا نیست که اگر سر صحبت باز شود یا یکی بخواهد گپی بزند دیگری اعتنا نکند بلکه فکر میکنم اروپایی ها دلشان نمیخواهد یک وقت طرف تمایلی به صحبت نداشته باشد و آنوقت این صحنه برایشان جالب نیست. مگر آنکه مثلا پرواز دیر کند و یا موضوعی پیش بیاید که چند جمله ای رد و بدل کنند. چند باری که در هواپیما به سوی آمریکا یا بالعکس در پرواز بودم اگر کنار من یک آمریکایی نشسته بود حتما او بود که سر صحبت را باز میکرد و خیلی گرم ادامه میداد و صدای صحبت و گپ معمولا در هواپیماهای به مقصد آمریکا بلند است.






یکی از صحنه های جالبی که در پرواز بین آمریکای شمالی و اروپا میتوانید شاهد باشید تماشای یخهای قطبی است! شاید برای شما که با جغرافیا آشنایی دارید ما بین اروپا و آمریکا پرواز نکرده اید شنیدن این سخن عجیب باشد که چه لزومی دارد که برای رفتن به آمریکا از نزدیکی های قطب رد شوید؟ پاسخ در بادهایی به سرعت سیصد کیلومتر در ساعت (و شاید هم بیشتر) در طبقات بالای جوی از اروپا بطرف قاره آمریکا جریان دارند. هوپیماها سوار بر این بادها چیزی نزدیک به سه ساعت زودتر به مقصد میرسند تا اینکه بخواهند مستقیم به طرف مقصد پرواز کنند. پروازهای اروپا به آمریکا از مراکز مهم اروپا از جمله فرودگاه هیثرو لندن، فرانکفورت، وین، آمستردام و غیره شروع میشود. به عبارت دیگر اگر ما بخواهیم از سوئد به آمریکا برویم باید در یکی از این فرودگاهها پرواز را عوض کنیم.  اما دیدن صحنه های یخهای قطبی بسیار جالب است. اگر در اوایل بهار پرواز تان صورت بگیرد خرده یخهای زیادی به چشم تان میخورد. البته خرده یخ از آن بالا.. در اصل هرکدام کوههای بزرگ یخی هستند که گاه داخل آنها آبی زلال و سبز رنگ بصورت دریاچه ای در آمده که بسیار زیباست و نور آفتاب را منعکس میکند. مرحوم کشتی تایتانیک به یکی از همین کوههای یخ برخورد کرده بود.


اینهم منظره دیگری از شیکاگو از بالای همان ساختمان مرتفع






این هم یک عکسی دیگر برای شما که طالب عکس بیشتر هستید. زیر همان لوبیای سحر آمیز است. پایینی خودم هستم و بالایی یکی از بچه محلها که تو لوبیاهه بود. 

۶ نظر:

  1. سمندر:
    با تشکر از محسن عزیز واز مطالب متنوعی که مینویسند.
    این باز نشدن عکس ها هم معضلی شده است قبلا گفته ام وبعضی دوستان هم تذکر داده اند که اگر از طریق یک فیلتر شکن وبلاگ را باز کنید عکس ها را میتوانید ببنید و در این حال اگر باز نشد میتوانید با کلیک راست و open emageآنرا باز کنید

    پاسخحذف
  2. آقایون وخانمها:واقعا با این مطالب زیبا حیف است که عکسای به این زیبایی را نبینید حتما از فیلتر شکن استفاده کنید در ضمن ممنون از اقا محسن عزیز بابت زحمتاشون

    پاسخحذف
  3. اکثر مغازه هایی که کارهای کامپیوتری انجام میدهند سیدی به نام قفل یا فیلتر شکن دارند ان را تهیه کنید وروی کامپیوتر نصب کنید با اون وبلاگ را باز کنید و همه عکسها را ببینید

    پاسخحذف
  4. مطالبی جالب وعکسهای خاصی بودند ممنون از اقا محسن عزیز

    پاسخحذف
  5. سلام من تازه امروز ای وبلاک رو دیدم کلی ذوق کردم من کلاته ملایی هستم نوه حاج ذبیح خدابخش

    پاسخحذف
  6. سلام من مهدی حاج محمدی نوه مرحوم حاج محمد حاج محمدی و برادر زاده شهردار شاهرود دکتر ناصر حاج محمدی هستم من پسر حسن از اصفهان هستم زنمو من اهل ده قلعه حاجی هستش و واقعا کار قلعه حاجی درسته دوستدار شما هم ولایتی ها . محرم میام

    پاسخحذف

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید