۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه

سوئد، کشوری مدرن همراه با معایب اش


 اتاق انتظار درمانگاه. مریض به پرستار متصدی مراجعه کرده و مشکل خود را بازگو میکند. 
در سوئد در هر محله در شهر، یک درمانگاه وجود دارد و هر چند روستا یک درمانگاه دارند. هنگام تصادف یا سایر موارد اورژانس، خوب آمبولانس و پزشک به محل اعزام میشوند. اما اگر مورد اورژانس نباشد، صبح ها از ساعت مثلا 8 تا 10 یا بیشتر وقت تلفن زدن و صحبت با پرستار است. در این صحبت تلفنی فرد از وضعیت خود سخن میگوید و پرستار راهنمایی های لازم را میکند و این برای بیمار مجانی است. مثلا برای سرما خوردگی ساده و سردرد پرستار میگوید که یک قرص مسکن بخور یا کارهایی از این قبیل. از وضع سلامتی میپرسد و اینکه آیا تب دارید یا خیر. صرف تب داشتن نیازی به دیدن دکتر ندارد اما اگر درجه تب بالا بود پرستار میگوید که به درمانگاه بروید. میتوان بدون وقت قبلی هم به درمانگاه رفت اما ممکن است ملاقات با پزشک چند ساعت طول بکشد. معمولا شما را نزد پزشک نمیفرستند مگر آنکه پرستار تشخیص بدهد که نیاز است که پزشک شما را ببیند.
 پرستارها بسیار مهربان هستند. در اینجا با احتیاط و دلسوزی و روی باز و خوش یک پیرزن را روی تخت میخوابانند. مثلا هنگام وضع حمل دو یا سه پرستار دور و بر زائو هستند و دست او را میگیرند و آنچنان دلسوزی میکنند و زائو را ناز میکنند و غیره که گویی بار اول شان است که زائو می بینند. اما اینها بخشی از آموزش شان است. برعکس پرستارهای ایران که خاطرم هست در یک سالن که زائو ها آه و ناله میکردند پرستار داخل شد و به همه تشر زد که؛ «چه خبرتونه؟ ارکستر سمفنی و همنوایی راه انداختین؟».
بارها شده است که ما نزد پزشک رفته ایم و دریغ از یک نسخه برای دارو. به عقیده سیستم پزشکی در سوئد، یک بدن یک انسان ساخته شده که بطور طبیعی در مقابل بیماری ها مقاومت کند و تا حد امکان دارو تجویز نمیکنند. شما حتا اگر به سخت ترین بیماری ها دچار شده و نیاز به سخت ترین جراحی ها داشته باشید تنها همان پول ویزیت اولیه درمانگاه برای دیدار با پرستار را پرداخت میکنید که 80 کرون است. بقیه اش مجانی است. چنانچه فردی آنقدر مریض شود که نیاز به داروی زیاد داشته و پول داروی او از حدود 1800 کرون در یک سال بیشتر شود و یا پول ویزیت دکتر او بیش از 900 کرون در یک سال بشود بقیه اش مجانی خواهد بود. (حقوق یک کارگر بطور متوسط 16000 کرون در ماه است). 
  یک اتاق عمل در سوئد. من یک بار در سوئد بخاطر شانه ام تحت عمل جراحی قرار گرفتم اما هیچ تغییری در وضع شانه ام بوجود نیامد و همچنان آسیب دیده است. البته.. زیاد جدی نیست. کارهایم را انجام میدهم اما برخی کارهای سنگین را نمیتوانم با دست چپ انجام بدهم.
در سوئد پزشک خصوصی نیز هست که ظرف یکی دو روز و یا همان روز به شما وقت میدهند و حق ویزیت آنها حدود 300 تا 500 کرون است. برای ملاقات با پزشک متخصص دولتی با پرداخت همان 80 کرون شاید یک ماه نیز در انتظار بمانید.
در مجموع اما عقیده دارم که پزشکها و جراحان ایرانی بسیار بهتر و ماهر تر از سوئدی ها هستند. جراحان ایرانی هم از سوئدی ها ماهر تر و هم ارزانتر هستند. ایرانیان بسیاری برای چک آپ و غیره از سوئد به ایران میروند. بخصوص خانمها برای جراحی زیبایی ایران را ترجیح میدهند. 
تحصیل در سوئد رایگان است. برای آنکه در مدت تحصیل بتوانید خرج زندگی تان را بدهید به شما وام تحصیلی میدهند اما در پایان ترم باید مدرک قبولی تان را برای دولت بفرستید اگرنه از وام خبری نیست. این وام با بهره 4 درصد پس از دوسال که سر کار رفتید باید پرداخت شود. آنها به حقوق شما نگاه میکنند و حدود دو درصد از حقوق تان را بابت وامی که گرفته بودید از شما کم میکنند. 
 دانشگاه چالمرز در گوتمبرگ سوئد. در این مکان سربسته دانشجویان از برخی کلاسهای مخصوص استفاده میکنند. همچنین بخشهای ورزشی نیز در این سالنها وجود دارد.
 دانشگاه چالمرز یکی از بهترین دانشگاههای دنیاست. در سوئد مدارس عالی بسیاری نیز فعالیت میکنند که بخشی از آنها خصوصی هستند. من در حال حاضر در یکی از این مدارس عالی مشغول هستم و یک سال و نیم دیگر در رشته طراحی صنعتی درسم تمام میشود. 

در سوئد شرکتهای دولتی بسیار کم هستند و آنها هم که دولتی هستند مالکیت شان دولتی است اما مانند بخش خصوصی اداره میشوند. شرکتهای سهامی اقتصاد کشور را بدست دارند اما مدیریت کلان اقتصادی با دولت است. بسیاری از مردم در سوئد پولهایشان را در سهام میگذارند. 
شرکتهایی که شاید نام شان برای شما آشنا باشد؛ ماشین سازی ولوو، ساب، اسکانیا، هواپیماسازی ساب، داروسازی استرا زنیکا، کشتی سازی، تنها چند نام شناخته شده هستند. نامهای شناخته شده بسیار دیگری نیز وجود دارند که حال ردیف کرده همه شان نیست. مثلا هوسکوارنا که نام چرخ خیاطی است در اصل محصول شهری به همین نام در سوئد است. الکترولوکس که یک مارک معروف وسایل خانگی است. 
  چهار محصول مهم از کارخانه «ساب اسکانیا» که عبارتند از اتوموبیل ساب، اتوبوس، کامیون، هواپیمای شکاری و هواپیمای مسافری کوچک. (عکس مربوط به سالها قبل است. امروز محصولات بسیار مدرن تر هستند)

سوئد یکی از مدرن ترین کشورهای جهان است. گاه این را در بدو ورود میتوان متوجه شد. هیچ محل کثیفی در مقابل چشم مثلا در خیابانها تقریبا وجود ندارد. هیچ دیواری نیست که گچ آن ریخته باشد یا خرابه باشد. خیابانها بسیار تمیز و آسفالت هستند. در آمریکا گاه دهها سیم از تیرهای برق آویزان است اما در سوئد بندرت و شاید بطور استثناء چنین صحنه ای دیده شود. همه سیمها و کابل ها از زیر زمین کشیده شده اند. سیستم فاضلآب شهری به بهترین طریق فاضلآب منازل را به بیرون شهر میبرد. این فاضلاب تسویه میشود و سپس راهی رودخانه میشود تا به دریا بریزد. 
در سوئد هم دولت و هم مردم به محیط زیست و زندگی حیوانات بسیار اهمیت میدهند. در مورد هرکدام از اینها که گفتم بسیار میتوان سخن گفت.
 یک خیابان معمولی در یکی از شهرها. محل عبور عابر پیاده و نیز تابلو آن مشخص است. برای همه شرایط تابلوها وجود دارند و نشان میدهند که کدام خیابان اصلی و کدام فرعی و حق تقدم با چه کسی است و از کجا باید رد شد و حد اکثر سرعت چقدر باید باشد.
در سوئد بچه ها قبل از آنکه متعلق به پدر و مادر باشند، متعلق به سوئد هستند. یعنی این دولت و حکومت سوئد است که مسئول سلامت تمامی مردمان و کودکان است. اگر پدر و مادری با بچه ها بدرفتاری کنند و این بدرفتاری تا حدی باشد که از طرف بازرسان ناهنجار تشخیص داده شود، کودک را از پدر و مادر می گیرند. البته معنی این حرف این نیست که اگر شما بچه تان را کتک بزنید یا تشر بزنید فردا بچه را از شما بگیرند اما معنی اش این هست که اگر معلم یا در و همسایه بشنوند که شما عادت به کتک زدن بچه یا بدرفتاری با او را دارید به پلیس گزارش میدهند و پلیس برای تحقیق پیرامون این موضوع با شما دیدار میکند. اگر پلیس یا مسئولان شهرداری با توجه به شواهد و قرائن مطمئن شوند که شما پدر و مادر خوبی برای بچه نیستید بچه را از شما می گیرند و فقط حق دارید در ساعات مخصوصی در هفته یا بنا به نیاز بچه او را ملاقات کنید. 
هیچ معلمی حق ندارد در دبستان یا دبیرستان با بچه ها بد حرف بزند. و همین رویه باعث سوء استفاده بسیاری بچه هایی میشود که در خانه شان پدر و مادر با آنها با خشونت رفتار میکنند و تا این بچه ها به محیط آزاد مدرسه میآیند آتش بسیاری میسوزانند و اذیت میکنند. راستش من با این سیستم سوئد مشکل دارم و عقیده دارم که سوئد باید در این مورد سخت گیری بیشتری کند. بچه ها بسیار احساس آزادی تا حد وقاحت میکنند و از نظر من این امر باعث بسیاری ناهنجاری ها و رفتارهای بد در آینده میشود. بسیاری از بچه های خارجی ها در سوئد در سنین نوجوانی و جوانی دست به کارهای ناشایست و حتا جنایی از قبیل دزدی و زورگیری و آدم کشی نیز میزنند. آنها برای خنده مدرسه ای را آتش میزنند و در همین شهر ما گوتمبرگ در سال سه چهار مدرسه به آتش کشیده میشود و این میلیونها کرون ضرر بدنبال دارد. خلاصه از این یک مورد در سوئد بسیار دلخور هستم و این کار زشت و نیز دزدی هاییکه برخی بزرگسالان مرتکب میشوند تنها موردی است که دلم میخواست سیستم پلیسی ایران در سوئد نیز برقرار می بود و چوب تو آستین چنین بچه ها و بزرگسالانی میکرد.
در سوئد تیم های گانگستری نیز وجود دارند و با سوء استفاده از سیستم قضایی سوئد که همه چیز باید مطابق قانون باشد اقدام به زورگیری از برخی کاسبها میکنند اما بیشتر در زمینه مواد مخدر و دزدی فعال هستند. این ها نکته های منفی در مورد جامعه سوئد بود.
 یک گروه گانگستر سوئدی سوار بر موتور سیکلتهای شان.

۷ نظر:

  1. سلام اقا محسن درکشور عزیزمان هم بسیار دکترهای ماهری هستند اگر کسی بیمار اورژانسی باشدوبه بیمارستان خصوصی برود اگر نیاز به بستری شدن داشته باشد بیمارستان میگوید اول پنج میلیون تومان به حساب بریزید تا بیمار را بستری کنند اگر بیمار در حال موت هم باشد اورا بستری نمیکنند و باید او را ببرند بیمارستان دولتی بیمارستان های دولتی هم یا جا ندارند یا برای عمل چند ماه بعد وقت میدهند اگر بیمار نمرد او را عمل میکنند اگر هم که مرد باز اطرافیان میت باید ازهر کجا شده پول جور کنند تا بتوانند در بهشت زهرا قبری برای میت بخرند در ایران مردن هم گران است وهزینه زیادی روی دست اطرافیان میگذارد تازه بعضی از دکتر های متخصص ما هم مریضهای سالم را الکی عمل میکنند وپول هنگفتی به جیب میزنند چندی پیش اخبار کانال دو پزشک متخصص اورولوژی را نشان میداد با دوربین مخفی از او فیلم برداری کرده بودند که به چند مریض میگفت باید هر چه سریعتر کلیه شان عمل بشود والا خترناک است در صورتی که انها کاملا سالم بودندو برای اینکه مچ دکتر را بگیرند با دوربین مخفی نزد دکتر رفته بودند در هر صورت اق محسن خوشا به حالتان در جایی زندگی میکنید که اکثرا راست میگویند و هیچوقت دلهره ندارید که دیگران می خواهند سر شما را کلاه بگذارند قدر جایی را که دارید بدانید و خوش باشید

    پاسخحذف
  2. متاسفانه ریل گذاران جامعه حرص و آز و طمع را گسترش میدهند و در چنین جامعه ای هیچکس احساس سیری نمی کند چه گدای دوره گردی باشد و چه یک پزشک باشد هردو بازهم بیشتر و بیشتر می خواهند. در دهه 30 و 40 و حتا قبل از آن جامعه بمراتب فقیر تر از حالا بود اما اخلاقیات به این سطح نزول نکرده بود. بله آقا قدر جایی را که زندگی میکنید بدانید

    پاسخحذف
  3. خبر فوري خبر فوري



    خر اصغر كل عباس به ديار حق شتافت.

    پاسخحذف
  4. مطالب قلعه فراموش نشود كم نياري داداشي چند تا مشتري جديد براتون جور كردم فكر كنم عكساي جديد براتون بفرستن.

    پاسخحذف
  5. اقا محسن _قرار بود از داستان ان هفت نفری که در سال 1311 در کویر گم شده بودند بنویسید ما خیلی مایلیم داستان انها را بدانیم با تشکر از زحماتتون

    پاسخحذف
  6. محسن- در مورد داستان آن هفت نفر با دوستی در قلعه حاجی قرار گذاشته ام که یک تقیقی در این مورد بکنند. متاسفانه مدتی است که گرفتارم و نمیرسم در اسرع وقت به این قضیه خواهم پرداخت.

    پاسخحذف
  7. تقیق یعنی تحقیق. ح اش جا افتاده بود

    پاسخحذف

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید