۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۳, دوشنبه

زعفران



 چنار مراد آباد- عکس از مهری- من در دوران کودکی بارها و بارها از کنار این چنار رد شده ام و به هیبت و بزرگی اش آفرین گفته ام. این چنار از فاصله بسیار دور معلوم است.
دست مهری خانم درد نکند. دوستان ببینند اگر امکان دارد عکسها دستکم یک مگا پیکسل باشد که کیفیت بهتری داشته باشد و زحماتشان پربارتر شود. هرچند قصد شمردن دندان اسب پیش کشی نست اما عکس بالا را با فوتوشاپ مقداری مشخص تر کردم و پس از مشخص شدن دختری که بر دوچرخه سوار است بزحمت دیده شد و حیف است که زحمت مهری خانم آنگونه که شایسته است به بار ننشیند. سعی کنید هنگام عکس گرفتن، مثلا از همین درخت، از چند زاویه عکس بگیرید که قد و بالای آن نیز بیافتد آنگاه من دست باز تری خواهم داشت که مثلا از میان سه چهار عکس، یک یا دوتا از مناسبترین ها را انتخاب کنم.  
 عکس از مهری- بازهم نمای دیگری از چنار مراد آباد که به کمک فوتوشاپ تشدید شده است.
نکته دیگر اینکه تلاش من بر این است که عکسهایی را اینجا درج کنم که با موضوع وبلاگ در ارتباط باشد. مثلا عکسهایی که از منطقه دهات اطراف خودمان بین دامغان و شاهرود و نیز دهات کوههای اطراف مثل میهمان دویه و سعد آباد و کلاته ملا حداده و از آنطرف تا علی آباد نزدیک کویر، کلاته خان، دهملا به بعد. اما بهرحال عکسهایی از شاهرود یا دامغان و یا اطراف آن نیز دارید بفرستید. گاه میشود که عکس کم بیاید میشود از این عکسها در میان مطالب گنجاند. عکسهایی از حوالی دهکده ابر نیز دارم. اما چنانچه با گذشت زمان تعداد بازدید کنندگان از وبلاگ زیاد شود و ارسال عکسها نیز زیادتر شود اولویت با عکسهای دهات اطراف خودمان یا عکسهای قدیمی از مردمان این روستاها که در تهران یا جای دیگری زندگی میکنند لذا اگر ملاحظه کردید که همه عکسهای تان درج نشده امیدوارم که دلگیر نشوید و بازهم به ارسال عکسها و مطالب ادامه بدهید تا به پربار شدن وبلاگ کمک شود.
مثلا در مطالب پیشین من عکسی قدیمی از خانه ای در عین الدوله گذاشته بودم نه برای آنکه آن خانه در تهران موضوع مطلب باشد بلکه به خاطر افرادی که اهل کلاته ملا و قلعه حاجی بودند و در آن ناحیه زندگی میکردند و خودشان نیز در عکس حضور داشتند آن عکس را درج کردم. اما این به این معنی نیست که عکسها یا مطالب دیگری که دوستان میفرستند حائز اهمیت نباشد. اتفاقا بسیار هم علاقه دارم هرچند که به دلیل ارتباط نداشتن به موضوع وبلاگ آنها را در اینجا نیاورم. لذا چه عکس و مطلب شما درج شود و چه درج نشود این را بدانید که من از زحمتی که میکشید بسیار سپاسگذارم و یک یک مطالب و عکسهای ارسالی را با علاقه مطالعه میکنم. بازهم سپاس از دوستان.

 عکس از منیژه-  در عکس «شایلی» کوچولو، که نتیجه محمدعلی کردی است. شایلی، دختر پژمان، پسر ابراهیم، پسر محمدعلی، پسر استاد ابراهیم. 
گفته بودم که مدتی نمیرسم وبلاگ را بنویسم اما یک وقت کوچکی پیدا کردم و آمدم که به شما دوستان سری بزنم و چاق سلامتی هم کرده باشم. دوستان در پای مطالب پیشین نیز پیامهایی گذاشته اند سپاس از همه. از جمله یکی از دوستان نوشته بود که اخیرا در قلعه حاجی زعفران نیز کشت میشود که فروش خوبی دارد امیدوارم که اهل ده و دهات اطراف همه بتوانند محصولات با صرفه کشاورزی تولید کنند.  در زیر عکسی از محصول زعفران کشت شده در قلعه حاجی؛

نمیدانم زعفران آیا به آب زیاد نیاز دارد یا خیر اما میدانم که مصارف بسیار زیادی دارد و بازار جهانی همواره طالب محصول زعفران بوده است لذا سرمایه گذاری در این مورد بهره خوبی خواهد داشت.تلاش کنید در این مورد از دولت کمکهای لازم را دریافت کنید و حتا میتوان از مهندسین مشاور کشاورزی نیز کمک گرفت. نمیدانم آیا امروز چیزی شبیه «سپاه دانش یا سپاه ترویج و آبادانی» یا چیزی نظیر اینها وجود دارد یا خیر.
 عکس از مهری- مهری خانم در مورد عکسهای این سری توضیح نداده بودند و من نمیدانم اینجا کجاست. چنار مرادآباد را نیز از کودکی میشناختم و ایشان را بجا آوردم. لذا دوستان زحمتش را بکشند. 
همچنان دختران غیور از پسران غیور ده در همکاری برای وبلاگ پیشی میگیرند. البته دیگر فکر نمیکنم این روزها این قبیل مشوقها کارساز باشد. نسل جدید «چشم شان رعنا شده». دوره ما اگر بود که زمین و زمان را به هم میدوختیم. و این نکته البته مایه امیدواری است که با یک باریکلا و آفرین نسل جدید را نمیتوان به کاری وادار کرد مگر آنکه علاقه شخصی و تشخیص خودشان باشد. بهرحال امیدوارم که به وبلاگ خودشان علاقه داشته باشند. امید من این است که روزی برسد که چند نفری وبلاگ نویس از قلعه داشته باشیم. 
در مورد داستان هفت جوان هنوز مشغول گردآوری اطلاعات هستم. اگر شما نیز در این مورد اطلاعاتی دارید لطف کنید و آنرا ارسال کنید. اگرهم در مورد جغرافیای منطقه یا زندگی حیات وحش آن، یا کشاورزی و دامداری مطلبی دارید ارسال کنید. در مورد محصولات قدیم و جدید بنویسید. خلاصه خیلی حرفها میشود زد که اگر تابحال قلم بدست نگرفته اید کافیست که قلم را بدست بگیرید خودش یواش یواش راه میافتد. نگران نباشید اگر انشای خوبی ندارید من آنرا تنظیم و ویراستاری میکنم و درج میکنم و میگویم که نویسنده اصلی چه کسی بوده است. 
هرچه تلاش میکنم که وبلاگ خصوصی نشود نمیشود. فعلا عکسی از اهالی و قدیم و جدید یا عکسهای دیگری نرسیده و من بناچار از عکسهای خودم استفاده میکنم. در زیر یکی از آخرین عکسهای دو یار قدیمی، پدرم و قربان لطفی (زادخواست) را مطالعه میکنید. یکی از عزیزان توضیح داده بود که نام فامیل دایی قربون «زادخواست» است اما نظر به اینکه پسرعموهایش درگرگان نام فامیل لطفی را برگزیده بودند بسیاری او را با این نام فامیل میشناختند. نام فامیل افراد در زمان رضاشاه بهمراه شناسنامه بوجود آمد. تا مطلب بعدی بدرود.


۸ نظر:

  1. محسن جان از ملیحه در باره کشت زعفران پرسیدم ایشان گفتند زعفران نیاز به اب زیادی ندارد پیاز زعفران را در خاک میکارند یکبار 15 تا20 شهریور به زمین اب میدهندوبعد زمین را با شن کش یا شخم زن موتوری شخم از روی زمین به قطر 10 سانت میزنند تا زمین نرم شده و برگهای زعفران ازخاک بیرون بزند و بعد اب دوم را در10 تا15 مهر به زمین میدهند بعد از حدود یکماه گلهای زعفران را برداشت میکنند به زمین دیگر اب نمیدهند پیازها در خاک میمانند وفقط از اب باران تغذیه میکنند تاماه اردیبهشت یکباربه ان اب میدهند ودیگر اب نمیخواهد تا شهریور تقریبا در سال سه بار به ان اب میدهند . مرسی از عکس شایلی خانم دختر پژمان ابن ابراهیم ابن محمدعلی ابن ابراهیم ابن عباس ابن محمد کرد . قربانت منیژه

    پاسخحذف
  2. محسن- بفرما؛ اینجا هم باز خانمها از آقایان جلو زدند. چند پشت ما را منیژه خانم کشیدند بیرون. ما زور که زدیم تا استابریم (استاد ابراهیم) پدربزرگ مان بیادمان آمد. حالا که منیژه اینجا نوشت یادم آمد که بنظرم از زن عمو اصغر (اصغر برادر استابریم) شنیده بودم که استابریم را «ابراهیمو عباس ممدکرد) میخواندند. یا اصغر را (اصغرو عباس ممد کرد). خلاصه چنین چیزهایی بخاطرم آمد. و اینکه منیژه در یکی از پستهای پیشین نوشته بود که زن عمو اصغر 104 سال عمر کرد. یادش پایدار و زنده.

    پاسخحذف
  3. زغفران رااز زمستان تا اوایل اردیبهشت سه چهار نار اب میدهند تابستان اصلا به ان اب نمیدهند تا شهریور در ضمن اگر در روستاهای ما کشت شود خوب به عمل میاید نمونه اش محمد حاج ابراهیم حاج محمدی چند سالی است زعفران کاری داردو خوب هم برداشت میکند اگر هر کس در باغش زمینی برای کشت زعفران در نظر بگیرد نه اب چندانی میخواهد ونه کار جندانی میبرد میتواند بابت کاشت زعفران غایدی خوبی هم داشته باشد. اقا محسن ممنون از وبلاگتون

    پاسخحذف
  4. آقا مطلب نمینویسی منتظریم ...

    پاسخحذف
  5. باتشکر از نوشته های شما برای من خاطرات زیادی را زنده کرد من هم بزرگ شده دهملا هستم ولی الان ازش دور هستم وخیلی این منطقه را دوست دارم

    پاسخحذف
  6. خیلی عالی
    لطفا" ادامه بدید

    پاسخحذف
  7. دیروز بعد از ۳۵ سال از کوچه چنار مرادباد رد شدم، چناری که فقط یه تنه ی خشک ازش باقی مانده. نمیدونم چند ساله که خشک شده. اما آخرین باری که سرسبز دیده بودمش، ۳۵ سال پیش بود که روز یازدهم محرم، همراه با هیئت حداده عازم راهنجان بودم و در میانه راه، دقایقی در مرادباد استراحت میکردیم، گلویی تازه میکردیم با شیر داغ و یادمه من که کودکی پنج ساله بودم، محو عظمت چنار ۳۰۰ ساله ی مرادباد مانده بودم

    پاسخحذف
  8. تصویر آخر هم که نوشته بودید نمیدانید متعلق به کجاست، نمایی هست از راه قدیم حداده به مرادباد، معروف به کوچه باغ دریاجوش
    سالها پیش که هنوز این جاده های آسفالته امروز، وجود نداشت، اهالی دو روستا ازین مسیر رفت و آمد می کردن. انتهای این کوچه، میرسید به کاریز دریاجوش و روبروش هم کوچه دیگه ای بود منتهی به منزل ممباقرسلطان و می پیچید داخل کوچه مرادباد...

    پاسخحذف

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید