۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

پاموکاله


شاید وقتی به عنوان «پاموکاله» برخورد میکنید برای تان نا آشنا باشد. اون «کاله» آخرش شاید کالک یعنی خربزه نرسیده را بیاد بیاره و شاید با کاله فرانسه یک ترکیبی بکنید و یکی از سواحل جنوب فرانسه بیاد بیاید و شاید...

اما این کلمه ترکیبی کاملا ایرانی است و اگر آنرا باز کنیم بخش اول آن پامو به معنای پنبه که در بسیاری نقاط ایران به پنبه میکویند پامو از جمله شمال ایران و همین ممدوه خودمان و کاله هم که ... فکر میکنم حدس زدید یعنی چی. کاله همان کلا. و این کلا که در اصل فارسی بوده با ورود عربها به ایران و عدم توانایی آنها به گفتن صحیح کلمه تبدیل شد به قلعه! آنوقت قلعه حاجی میشد مثلا کلا حاجی یا حاجی کلا! البته اگر عربها به ایران حمله نکرده بودند چیزی بنام حاجی و کربلایی نبود و شاید قل پایین میشد پایین کلا!

ما یک سری قوم و خویش در دهی بنام مرزن کلا در نزدیکی گرگان داریم و بسیاری از روستاهای آنجا با پسوند کلا نامیده میشوند.

بگذریم. قبلا گفته بودم که در آینده در مورد جاهایی که دیده ام نیز گاها برای تان بگویم. یکی از این مکانها «پاموکاله» است. حالا حدس میزنید که معنایش چیست؛ قلعه پنبه ای!






 زمستان پاموکاله




گیاهان سبزی که  بیرون زده اند 

 شاید تصور کنید که پاموکاله جایی است در قطب شمال که هرگز برفهایش آب نمیشود... اما چنین نیست. 
البته....برای شما که با «پاموکاله» آشنایی دارید و از قبل میدانستید چگونه جایی هست، شوخی من نتوانست شما را بگیرد اما دیگرانی که آگاهی از اصل ماجرا ندارند را ممکن است توانسته باشم گمراه کنم. البته هرچه هم نوشتم حقیقت است. یعنی در عکس بالا زمستان پاموکاله همین گونه است و تفاوتی با تابستانش ندارد حتا اگر برف بیاید! و در عکس بعدی هم گیاهان واقعا بیرون زده اند. تنها کاری که من نکردم این بود که همه حقیقت را نگفتم و آن اینکه آنچه که بصورت برف و یا برفک و یا قندیلهای برفی می بینید همه و همه رسوبات آهک آب گرم است که در طی هزاران سال به این گونه در آمده است. 

پاموکاله در کشور ترکیه قرار دارد و سالانه هزاران توریست از آن بازدید میکنند. تصور این که این آب گرم برای درمان بسیاری از امراض پوستی و غیر پوستی مفید است، سابقه ای طولانی دارد که به یکی دو هزار سال قبل هم میرسد. 
دلیل اینکه این نام ایرانی است آن است که زبان مردمان کشور ترکیه زمانی زبان هند و اروپایی و بیش از همه زبان فارسی قدیم بوده است. هخامنشیان اولین دولت متمدنی بودند که این سرزمین را فتح کردند و پس از صدها سال اسکندر توانست آنرا از دست ایرانیان بیرون بیاورد و ایران را اشغال کرده و به سرزمینهای دورتر تا میانه هند و اطراف آن نواحی برسد. 
تا حدود 800 تا 900 سال قبل هنوز بازماندگان اسکندر در امپراتور روم شرقی بر فلات آناتولی یعنی ترکیه امروز تسلط داشت تا آنکه شاخه ای از سلجوقیان از نواحی خزر شروع به پیشروی در خاک ترکیه میکنند و این منطقه را تسخیر میکنند و به امپراتوری روم شرقی پایان میدهند. در خاک ترکیه بناهای باستانی به سبک یونانی بسیار به چشم میخورد. شاید این بناها به لحاظ وسعت به اندازه تخت جمشید ما نباشد اما بناهای کوچکتر از تخت جمشید شاید صدها وجود داشته باشد. 

باری، بخصوص در دوران امپراتوری روم شرقی بود که آوازه پاموکاله به گوش مریض و علیل و جذامی های آن زمان میرسد و آنها که وسع اش را داشتند که مخارج سفر را بدهند به امید شفا راهی پاموکاله میشدند و چون اقامت شان به درازا می انجامید و آنجا هم پر از مریضهای دیگری بود که انواع دیگری از بیماری ها را بهمراه داشتند وضع وخیم تر هم میشد و طرف هم میدید که همین روزهاست که دعوت حق را لبیک بگوید به سه سوت یک آرامگاه سنگی با بقیه پولش میساخت و ...نتیجه اینکه امروز یکی از قبرستانهای بزرگ جهان با آرامگاههای سنگی و البته غارت شده را در این مکان میتوان دید؛ 

 در پاموکاله میتوان مسافت طولانی را پیمود و این گونه آرامگاهها را در راه دید

پاموکاله امروز
در پاموکاله امروز البته از افسانه های شفا یافتن سابق خبری نیست و همه کسانی که به آنجا سر میزنند یکی از یکی سالم تر هستند. با این وجود نمیتوانم کتمان کنم که وقتی اولین بار در سال 1364 در این مکان تنم را به آب زدم، پس از دو سه روز احساس کردم حالم خیلی بهتر است. یعنی احساس کردم سرخوش تر و قوی تر هستم و این نبود مگر آنکه احتمالا یک سری کانی ها و معدنی ها بهمراه آبی گوگردی که از اعماق زمین بیرون می آید در بدن من کم بوده از طریق این آب گرم به بعلاوه آفتابی که شاید دوسالی بود به پوست من نخورده بود به  بدن من رسیده است.
چند سال قبل هم که به جزیره مایورکای اسپانیا به دریا رفته بودم دوباره این حالت دست داد و احساس کردم هفت هشت سالی به لحاظ قدرت بدنی جوانتر شده ام. البته آنجا از آب گرم خبری نبود اما خود جزیره از جنس سنگهای آتش فشان بود. شاید در فرصتی در این مورد بنویسم.
یک بار دیگر نیز ده یازده سال قبل به پاموکاله سر زدم اما حال بار اول را نداد. بار اول وسطهای پاییز بود و از توریستها خبری نبود و ما توانستیم هتلی با قیمت خوب پیدا کنیم که آب گرم از وسط آن میگذشت و ماهی های ریز  آن جوشها و زخم هایی اگر به پوست بود را میک میزدند. البته در سایر هتلها نیز آب گرم در استخرها جریان دارد.  هتلی که ما رفتیم هتل اصلی و درست در مظهر چشمه ای بود که آب گرم از آن خارج میشد. آب گرم هم نه اینکه یک جوی کوچک باشد. شاید به اندازه دو لوله ی هشت اینچ موتور چاه عمیق از آن آب می آمد و البته به دلیل آنکه مظهر قنات به استخر وصل بود سرعت آب کمتر میشد ولی جریان آب را میشد حس کرد. 

در این استخرها ستونهای سنگی باستانی افتاده بود و منظره را بسیار زیبا میکرد


اینجا از هتل فاصله بسیار دارد و آب چشمه را به اینجا منتقل میکنند و این قندیلها درست میشود



دستی در آبی که به یکی از قندیلها میرسد 



پاموکاله تابستانها پر از حور و پری است


آمفی تئاتر پاموکاله 
این بناهای باستانی همه و همه یادگار امپراتوری روم شرقی است که تعداد زیادی از آنها را میتوان در ترکیه امروزی یافت. در این آمفی تئاتر ها نمایش ها و موزیک ها و رزم پهلوانان و گلادیاتورها و برده ها برقرار میشد که مردم روم باستان بسیار به آن علاقه داشتند. منظور از روم شهر رم امروز در ایتالیا نیست بلکه روم قدیم یک امپراتوری بوده و اینها بیشتر با یونانی ها قوم و خویش بوده اند. این مردمان اهل هنر و خوشگذران بودند و  آمفی تئاترها را در دل کوههای سنگی میتراشیدند لذا دیگر نیازی به نگهداری و زحمت های دیگر نبود.

۲ نظر:

  1. مکان زیبایی است وآنقدر نقاط دیدنی در دنیا ویادرهمین همسایه مان ترکیه وجود دارد که نگو و دولتمردان آنها از جای جای آن بنفع مملکتشان پول در میاورند و در مملکت ما صنعت توریسم رو به نابودی میرود در ضمن اینکه اغلب مردم آنقدر فقیر شده اند که اگر شکمشان را سیر کنند کلاهشان را به هوا میاندازند وگردشگری پیشکششان

    پاسخحذف
  2. بسیار جای قشنگی است خدا قسمت کند یک صفر بریم تنی به اب بزنیم و حسابی از افتاب و ابش انرژی بگیریم

    پاسخحذف

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید