۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

جشن تولد دوباره آقا ولی






در عکس بروبچه های قلعه و نیز آقا ولی جاوید را ملاحظه میفرمایید. این آقا ولی را یک بار شوخی شوخی همینجا تو وبلاگ کشته بودندش و به یادش تازه اشک او آه هم میریختند که به کمک بروبچه ها جان سالم بدر برد. خلاصه بقیه دوستان حواس شان جمع باشه که نویسنده این وبلاگ سرش که شلوغ میشه ممکنه کار دستتون بده. بخصوص اگه یه وقت جزو اموات به حساب آمدید زیاد به دل نگیرید تذکر بدید مثل همین آقا ولی خودمون زنده تون میکنیم.
با توجه به واقعه ی اسفناکی که داشت رخ میداد و به شکرانه رفع خطر از وجود آقا ولی ما این پست وبلاگ را به عمر دوباره آقا ولی اختصاص دادیم. خوب است که دوستان نیز در این جشن شرکت کنند و اگر خاطره ای از آقا ولی دارند در بخش نظرات بنویسند.  و این که امروز در چه حال است و تعداد فرزندان و غیره را نیز برای ما بنویسید.
یکی از عادت های عجیب ما انسانها این است که همیشه برای ما بچه های دیگران خیلی زود بزرگ میشوند. مثلا همین آقا ولی خودمان را هرچه میکنم نمیتوانم از همان سن و سال نوجوانی بالاترش ببرم! مگر آنکه یک عکس جدید بفرستید که بزور و لابد با کلی آه و افسوس بگویم ای بابا... همین دیروز بود که سیزده چهارده سالش بود ها.
بفرما.. اینهم شاهد از غیب. آقای «محمد شیرمحمدی» از بروبچه های دهملا اولین شرکت کننده در جشن بودند که به میمنت این روز فرخنده بجای یک سبد گیلاس، یک درخت گیلاس از گیلاسهای باغ پدرشان را برای ما ارسال کردند که با تشکر از ایشان شما را به تماشا خوردن این گیلاسها در پایین دعوت میکنیم؛

با محمد آقا از طریق اینترنت آشنا شدم. بدین ترتیب که در گوگل ارث به عکسهای او برخوردم و یکی از عکسها را اینجا گذاشتم و برایش پیغامی هم گذاشتم و خلاصه هفته پیش مهمان مجازی ما بودند و ایمیلی دادند و این گیلاسها را تماشا خوردیم.
 عکسهای دیگری هم محمد آقا فرستاده اند که در زیر یکی از آنها را تماشا میکنیم. فکر میکنم محمد در گوگل ارث صحنه ای را گذاشته بود که دهقانی مشغول پاشیدن بذر بود و به احتمال زیاد گندم های زیر حاصل آن بذر پاشی باشد؛

ممد آقا لطفا این دفعه توضیحات عکسها فراموش نشود که ما بدانیم که عکسها از کجاست. مثلا در عکسهای بعدی عکس خانه ای را فرستاده ای. آیا منزل پدر است یا جای دیگر. البته از کوهها مشخص است که عکسها در دهملا گرفته شده است. محمد در رشته کامپیوتر تحصیل کرده است و امیدوارم که بیشتر او را اینجا ها ببینیم. فعلا که قول داده است که عکسهای خوبی برایمان تهیه کند. بچه ی با مرامی هم هست. همین که شنید آقا ولی جاوید دوباره  از کره ماه به زمین برگشته عصری داد خونه ی پدرش را آب و جارو کرده اند و در ایوان یک فرش انداخته و بعدش هم هندوانه و گیلاس و شربت برای مهمانان وبلاگ برقرار است شب هم قرار است یک پلوگوشت با گوشت بغزالو دوستان را مهمان کند که همگی با هم تماشا بخوریم.









البته تا ما این حرفها را زدیم ممدآقا را وحشت برداشت و زود عکس در خروجی خانه را فرستاد که در زیر می بینید.



خوب اختیار دعوت مهمان با صاحبخانه است اما رفتنش را مهمان تصمیم میگیرد. همونجور هم که می بینی عکسش را کوچیک زدم  و ممد آقا بداند که ما وقتی پای جشن زندگی دوباره آقا ولی در میان میاد شوخی موخی با هیشکی نداریم و بهانه هایی از این قبیل که بابام اینا خونه نیستن و گاز قطع شده و بغزالو ها رو شغال خورده و برنج نداریم و من غذا پختن بلد نیستم و نمیام و نمیتونم نمی خوام و نمیخورم و از این حرفها نداریم ممد آقا!





این پایین هم باغ سر سبز آقاجان شما را میزنیم که بعد از سورچرونی بهمراه شاه دوماد آقا ولی جاوید با بروبچه ها بریم به میمنت این روز بزرگ چند پیک آب شنگولی بندازیم بالا.











۷ نظر:

  1. از عکسای دیگه که براتون فرستادن استفاده کنین
    این یکی پسر عمومونم که داشتین دستی دستی.....
    اما خوب بود یه ذره خندیدیم اگه به گوشش برسه چی میشه...

    پاسخحذف
  2. شايد آن روز که سهراب نوشت:
    تا شقايق هست زندگي بايد کرد خبر از دل پر درد شقايق نداشت بايد اين طور نوشت
    هر گلي هم باشي چه شقایق چه گل ميخک و ياس زندگي اجباريست لاجرم بايد زيست!!!!!!

    پاسخحذف
  3. عکسهای تاریخ یکشنبه 30 may

    پاسخحذف
  4. محسن؛ والله عکسها همینها بود که من زدم و عکس بیشتری نیامده. دوباره بفرستید.

    پاسخحذف
  5. سلام اقا محسن عزیز.من دختر علی زینلی هستم.بابا از شما برای ما همیشه تعریف میکند و میگن که یکی از بهترین دوستانشان بودید.از شما بخاطر این سایت ممنونیم.خدانگهدار

    پاسخحذف
  6. من پسر ولی الله حلوایی ام 88امین نوه اصغر کل عباس

    پاسخحذف
  7. سلام اقا محسن من علیرضا پسر حسن عنبری هستم 33 سالمه ومهندس اجرا در شرکت راهسازی ام یه اخر شبی توی خوابگاه شرکت اسم قلعه حاجی رو سرچ کردم عکسهای جالبی از قدیمو دیدم منجمله عکس پدرم و پسر عمه هام اقا ولی هم پسر عمه منه کلی روحیه گرفتم و باعث انبساط خاطر گردید ممنون از زحمات شما .

    پاسخحذف

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید