۱۳۸۹ آذر ۲۷, شنبه


به به.. آقا یدالله ... دایی یه چایی مان بریز بخوریم که خیلی سینه زدیم خسته ایم.

اولین عکسهای محرم توسط منیژه خانم رسید و ما هم زدیم اینجا که دوستان تماشا کنند. و این تا بحال زیبا ترین عکس بود. عکسی بسیار گویا از کاری که انجام میشود، هدف کار، نوع کار و کسی که در عکس ایستاده با لباس و چهره و حالت و جدیت دقیقا کار خود را تشریح میکند و پیام عکس را میرساند. در یک سو سماور، در سوی دیگر کتری ها و نورپردازی مناسب.. اصلا همه چیز برای یک عکس خوب آماده شده بود.  آفرین به عکاس و آفرین به موضوع که عمو یدالله خودمان باشد و یک عکس زیبا آفریدند.

البته همینجا اضافه کنم که اکثر عکسهایی که برای من میرسد زیبا هستند و موضوعات هم جالب  و اگر همه مدت بخواهم به تعریف از عکسها بپردازم تکراری میشود لذا دوستان دلخور نشوند اگر زیاد به نکات فنی عکس نمیپردازم. اما خوب.. گاهی اگر خیلی عکس جالب و از لحاظ فنی مناسب باشد یک صحبتی در باره اش میکنم. یک ضرر اینکه دوستان بخواهند همه اش عکسهایی بگیرند که به لحاظ فن عکاسی جالب باشد دیگر برای بیننده چندان جذاب و گیرا نخواهد بود. لذا به احساس تان نگاه کنید و در راستای احساس تان نکات فنی را رعایت کنید. یعنی مهمترین عنصر احساس است که هوس میکنید و دل تان میخواهد که از موضوعی عکس بگیرید که دوست دارید. بقیه اش فرعیات است. بگذریم...

در اینجا نیز جانشین زنده یاد عمو اسماعیل آزاده مان عمو علی و .. آن دیگر همشهری مان را چهره اش را از کودکی بیاد دارم. یک برادر بزرگتر هم داشت اما اسمش را فراموش کرده ام. چندسالی هم از من کوچکتر است. بهرحال امیدوارم که این هردو سلامت و خوش باشند.

شنیده ام که محرم خوش گذشته است و دوستان و فامیل و همشهری ها طبق معمول دور هم جمع بودید و دیدارها تازه شده. بسیار عالی است. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید