۱۳۸۹ دی ۳, جمعه

کریسمس مبارک






 بابانوئل قراول و یساول هایش در حال «اپروچ» به یک دهکده و «تاچ داون» بر یکی از بامهاست.

وقتی بابانوئل به خانه می آید اول از بچه ها سوال میکند؛ آیا اینجا بچه های خوبی پیدا میشه؟ و همه بچه ها که بدون برو برگرد خوب هستند در این شرایط به سوئدی پاسخ میدهند؛ یا! یعنی بعله..

کریسمس شما هم مبارک. در اینجا ما سالهای اول را تعصب بسیاری بر ایرانی بودن داشتیم و خیال میکردیم که ایرانی بودن یعنی بی توجهی و تحویل نگرفتن رسم و رسومات کشور میزبان و تا آنجا پیش میرفتیم که کسانی که در خانه شان کاج کریسمس داشتند را بی اصالت میخواندیم.  و در این میان بچه های ما واقعا رنج میکشیدند چرا که دلشان خیلی میخواست که درخت کریسمس در خانه باشد. عاقبت من به فکر فرو رفتم که چه مرضی است این تعصب بیجا! حالا اگر مثلا یک آلمانی که در ایران زندگی میکند اگر نوروز شد و یک سفره عید نوروز در خانه اش برپا کند و ما ببینیم چه خواهیم گفت؟ خواهیم گفت چه آلمانی بی اصل و نسبی؟ یا این کار او را به معنی نشانه دوستی و اهمیت دادن به صاحبخانه تعبیر خواهیم کرد؟ بهرحال عیسی مسیح نیز نزد ما مسلمانان محترم است.
خلاصه ما هم شروع به برپا کردن جشن شبهای کریسمس کردیم. البته شب کریسمس هر خانواده ای دور هم جمع میشوند و به مهمانی نمیروند. بچه ها با زن و شوهرهایشان و نوه ها همه در خانه پدر بزرگ یا یکی دیگر از فامیل جمع میشوند و خواهر و برادرانی که هرکدام ممکن است کار و زندگی شان در گوشه دیگری از دنیا باشد در این روز گرد هم می آیند و دیداری دارند. غیر از این، وقتی شب اول ژانویه میرسد قضیه فرق میکند. هنگام جشن و پایکوبی دوستها و رفقا گرد همی می آیند که محلش بیشتر دیسکوتکها یا خانه های بزرگ است و بزن و برقص.
کار ما ایرانی ها در این غربت بندرت به پدر بزرگ و مادر بزرگ میکشیده مگر آنکه روزی خود ما پدربزرگ و مادر بزرگ بشویم. بچه های ما تا وقتی کوچک بودند در سال چند هدیه میگرفتند؛ هدیه کریسمس، هدیه نوروز، و هدیه تولد. الان چند سالی است که دیگر به بچه های بزرگتر هدیه نوروز یا کریسمس کمتر میدهیم. هدیه یعنی دور انداختن پول چرا که بچه ها امروزه همه چیز دارند. بجای هدیه مثل ایران قدیم نوروز و ژانویه پول میدهیم. فقط برای تولدها هدیه میدهیم که آنهم کم کم دارد تبدیل به پول میشود. برخی کسان پول میدهند و برخی کسان که جنس گرانی را در حراجی ارزان خریده اند برای تولد هدیه میدهند که بسیار طرفدار دارد.

حالا ما امسال نه بچه کوچک داشتیم و نه حال و حوصله مهمانی. گفتیم امسال را تنها بگذرانیم. بجای همه اینها کمی از عکسهای
محرم بگذاریم که خودش نوعی گردهم آیی است.


موجود برگزیده هفته... گوسفند که «مرغ» عزا و عروسی است و در این مراسم خورده شد. جای ما خالی که دنبلانش را به سیخ بکشیم. 


بعله..عرض شود که در دنباله مطالب پیشین و ادامه مراسم محرم، یکی از مراسم جالب همانگونه که میدانید خرج دادن است و آن عبارت از غذا دادن به عزادارانی است که مهمان ده هستند. چندسالی است که اهل دامغان و شاهرود هجوم می آورند برای مفت خوری بطوریکه پلیس مجبور به بستن راه دهات میشود و این برای اهل روستاهای ما عزاب آور است.

بهرحال معمولا مردم غذا زیاد درست میکنند که کسی گرسنه نماند. تنها عکسهایی که در  دست دارم را منیژه خانم و حسین آقا و ابی خان و حسن آقا زحمت کشیده اند اگر بازهم عکس برسد تقدیم خواهد شد. برای نمونه خرج دادن آقای علی حاج محمدی را اینجا به تصویر میکشیم. تصویر دیگهای روی اجاق که برای جوش آمدن آب بود را قبلا دیده اید. حالا بقیه اش را تحویل بگیرید.



آبکشهای برنج ردیف آماده رفتن به داخل دیگها هستند



تا برنج دم بکشد، فرصتی است که داش ابی خودش را گرم کند و...



   علی آقای صاحبخانه هم عکسی به یادگار با حسن آقا بیاندازند.


غذا آماده است و مهمانان از مسجد به خانه آمده اند و گرسنه و منتظر «پلو گوشت» خوشمزه. در یک ظرف کشمش و زرشک و زعفران و در ظرفی دیگر گوشت و از دیگ بزرگ در هر بشقاب برنج سفید ریخته میشود. روی برنج سفید را گوشت میگذارند و روی آنرا با مخلوط برنج و کشمش و زرشک و زعفران می پوشانند.





و بشقابهای پلو دست به دست به اتاق مهمانخانه و مهمانها میرسد و همه لقمه میزنند.

 در فرصتی که فراهم می آید تهدیگ نیز از ته دیگ کنده میشود و در بشقابی به مهمانان عرضه میشود. آخ که سالهاست که از این ته دیگها نخورده ام. تهدیگهای اینجا خیلی سفت است. نمیدانم تهدیگهای سوئد با ایران تفاوت دارد یا دندانهای ما دیگر جان ندارند. احتمالا آخری درست باشد.



 زمستان است. با این وجود افتابی دلچسب. چه تفاوت میکند که دور این میز چه کسانی نشسته اند و یکدیگر را نیز ممکن است نشناسند. اما دل همه یکی است و حرف برای گفتن هست. و چه لذتی دارد با دست غذا خوردن که یک رسم است حتا اگر قاشق در کنار باشد که البته بیشتر برای صرف بورانی است.

امید که سفره همه تان همواره برقرار و آباد باشد.




۶ نظر:

  1. if one night you wake up and a big fat male is trying to put you in a sack please don’t be afraid because i told santa all i want for christmas is you

    اگه یه شب بیدار شدی و دیدی یه مرد چاق و گنده داره تورو توی کیسش میزاره لطفا نگران نشو. چون من به بابا نوئل گفتم تورو برای کریسمس میخوام!

    .

    .

    پاسخحذف
  2. کریسمس مبارک

    پاسخحذف
  3. اگر دوست ارمنی دارید، یادتان باشد، روز 25 دسامبر، یعنی روزی که همه رادیوها و تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها از کریسمس می‌گویند و می‌نویسند و عید میلاد حضرت مسیح را به هموطنان مسیحی تبریک می‌گویند، به او زنگ نزنید و کریسمس را به او تبریک نگویید؛ چون روز 25 دسامبر در خانه ارمنی‌ها هیچ خبری از عید نیست. کریسمسِ ارمنی‌ها روز 6 ژانویه است که احتمالاً هیچ‌کس به خانه‌شان زنگ نمی‌زند و آن را تبریک نمی‌گوید! دلیل این تفاوت، داستان‌های دور و درازی دارد که من چندان احاطه‌ای بر جزئیات آن ندارم، اما خلاصه‌اش این است که این تفاوت هم چیزی است مثل اختلاف شیعه و سنی بر سر تاریخ تولد پیغمبر اسلام. بیش‌تر مسیحیان دنیا، از جمله کاتولیک‌ها، پروتستان‌ها و بخش بزرگی از ارتدکس‌ها معتقدند که تاریخ تولد حضرت میسح 25 دسامبر است. کلیسای ارمنی، که کلیسای مستقلی است و به هیچ یک از فرقه‌های بالا تعلق ندارد، مانند تعدادی دیگر از فرقه‌های مسیحی، معتقد است تاریخ تولد ایشان 6 ژانویه است. بنابراین ما به جای این که کریسمس را 5 روز پیش از سال نو جشن بگیریم، 5 روز بعد از آن جشن می‌گیریم.
    زمانی بود که وقتی یکی از دوستان، روز 25 دسامبر یعنی روزی که همه رسانه‌های جهانی در بوق کریسمس می‌دمیدند، به یاد دوست ارمنی‌اش می‌افتاد و به من زنگ می‌زد، من با حوصله تمام همه این ها را که الان گفتم برایش توضیح می‌دادم. اما سال بعد دوباره 25 دسامبر زنگ تلفن به صدا در می‌آمد و همان دوست دوباره تبریک می‌گفت و وقتی دوباره توضیحاتم را تکرار می‌کردم، می‌گفت: «اِ...»! اما حالا دیگر این عادت را کنار گذاشته‌ام و فقط مؤدبانه تشکر می‌کنم. حقیقتش هم نفس تبریک گفتن و به یاد آوردن دوست مهم و نشانه حسن نیت است و زمانش اهمیت چندانی ندارد.
    تبصره: همه این حرف‌ها فقط درباره ارمنی‌ها صدق می‌کند. اگر دوست‌تان آسوری است، با خیال راحت می‌توانید همان 25 دسامبر به او زنگ بزنید و کریسمس را تبریک بگویید؛ چون آسوری‌های ایران کاتولیک هستند و کریسمس‌شان را با باقی دنیا جشن می‌گیرند. شما را به خدا نپرسید «اگر دوست‌مان مسیحی بود، چی؟» آسوری‌ها و ارمنی‌ها هر دو مسیحی‌اند. ارمنی و آسوری، به زبان و هویت‌ قومی آن‌ها اشاره دارد. حالا لابد می‌گویید «فرق ارمنی و آسوری چیست؟» همان که گفتم، این ها دو گروه قومی هستند که هر دو مسیحی‌اند. مثل ایرانی و عرب و که هر دو مسلمان‌اند.
    تا این‌جا فهمیدیم که کریسمس جشن تولد حضرت مسیح است. پس «سال نو» چیست؟

    راستش من هم دقیقاً نمی‌دانم که مناسبت تعیین اول ماه ژانویه به عنوان آغاز سال نو چیست! گویا عیدِ گردش سال چیزی است که از سنت‌های پیش از مسیحیت می‌آید. اما گیج‌کننده این است که مبدأ تاریخ‌نگاری میلادی، سال تولد مسیح است. فکر می‌کنم بهتر است ادامه ندهم. همان که گفتم؛ در روز 25 دسامبر، کریسمس را به دوستان ارمنی‌تان تبریک نگویید. اما این هم زیاد درست نیست. دوست ارمنی‌تان ممکن است کاتولیک باشد. ارمنی‌های کاتولیک که در ایران کلیسای مخصوص خودشان را دارند، کریسمس‌شان همان 25 دسامبر است. چیزهای دیگری هم هست، اما می‌ترسم اگر ادامه دهم دیگر به طور کلی از خیر تبریک گفتن کریسمس بگذرید!

    اما حالا برویم سر جشن و مراسم و...
    اول: بوقلمون. حتماً شما هم فکر می‌کنید ارمنی‌ها شب کریسمس بوقلمون می‌خورند. ما که تا حالا نخورده‌ایم! من در عمرم یکی‌- دو بار بوقلمون خورده‌ام که آن هم خانه یکی از دوستان شمالی‌ام بوده است. جالب این که ارمنی‌های ایران در شب کریسمس خودشان (یعنی 6 ژانویه) غالباً برنج و کوکو سبزی و ماهی می‌خورند و ما از بچگی فکر می‌کردیم این از سنت‌های کریسمس است؛ تا این که مرزهای ارمنستان باز شد و فهمیدیم اهالی آن‌جا چیزی به اسم کوکو سبزی ندارند و این رسم ارمنی‌های ایران است و کوکو سبزی یک غذای ایرانی است!
    آدم‌ها دو دسته‌اند: آن ها که جشن گرفتن کریسمس را دوست دارند، و آن‌ها که دوست ندارند. اولی‌ها همان‌هایی هستند که جشن گرفتن نوروز و رفتن به عروسی و جشن تولد و کلاً مهمانی دادن و مهمانی رفتن را دوست دارند و دومی‌ها آن‌هایی که با این چیزها میانه خوشی ندارند. در زمان کودکی، در خانواده ما، مادرم و عموم از دسته اول بودند. سالی که مادر بزرگ یکی- ‌دو ماه قبل از عید سال نو مرده بود، ما قاعدتاً نباید درخت کاج تزئین می‌کردیم. اما علاقه عمو به درخت کاج آن قدر بود که درخت کوچکی را در زیرزمین خانه (که انباری و محل خرت‌وپرت‌های به‌دردنخور بود) درست کرده بود و خودش و مادرم روزی چند بار به زیرزمین سر می‌کشیدند و درخت تزئین شده را تماشا می‌کردند.

    پاسخحذف
  4. اگر دوست ارمنی دارید، یادتان باشد، روز 25 دسامبر، یعنی روزی که همه رادیوها و تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها از کریسمس می‌گویند و می‌نویسند و عید میلاد حضرت مسیح را به هموطنان مسیحی تبریک می‌گویند، به او زنگ نزنید و کریسمس را به او تبریک نگویید؛ چون روز 25 دسامبر در خانه ارمنی‌ها هیچ خبری از عید نیست. کریسمسِ ارمنی‌ها روز 6 ژانویه است که احتمالاً هیچ‌کس به خانه‌شان زنگ نمی‌زند و آن را تبریک نمی‌گوید! دلیل این تفاوت، داستان‌های دور و درازی دارد که من چندان احاطه‌ای بر جزئیات آن ندارم، اما خلاصه‌اش این است که این تفاوت هم چیزی است مثل اختلاف شیعه و سنی بر سر تاریخ تولد پیغمبر اسلام. بیش‌تر مسیحیان دنیا، از جمله کاتولیک‌ها، پروتستان‌ها و بخش بزرگی از ارتدکس‌ها معتقدند که تاریخ تولد حضرت میسح 25 دسامبر است. کلیسای ارمنی، که کلیسای مستقلی است و به هیچ یک از فرقه‌های بالا تعلق ندارد، مانند تعدادی دیگر از فرقه‌های مسیحی، معتقد است تاریخ تولد ایشان 6 ژانویه است. بنابراین ما به جای این که کریسمس را 5 روز پیش از سال نو جشن بگیریم، 5 روز بعد از آن جشن می‌گیریم.
    زمانی بود که وقتی یکی از دوستان، روز 25 دسامبر یعنی روزی که همه رسانه‌های جهانی در بوق کریسمس می‌دمیدند، به یاد دوست ارمنی‌اش می‌افتاد و به من زنگ می‌زد، من با حوصله تمام همه این ها را که الان گفتم برایش توضیح می‌دادم. اما سال بعد دوباره 25 دسامبر زنگ تلفن به صدا در می‌آمد و همان دوست دوباره تبریک می‌گفت و وقتی دوباره توضیحاتم را تکرار می‌کردم، می‌گفت: «اِ...»! اما حالا دیگر این عادت را کنار گذاشته‌ام و فقط مؤدبانه تشکر می‌کنم. حقیقتش هم نفس تبریک گفتن و به یاد آوردن دوست مهم و نشانه حسن نیت است و زمانش اهمیت چندانی ندارد.
    تبصره: همه این حرف‌ها فقط درباره ارمنی‌ها صدق می‌کند. اگر دوست‌تان آسوری است، با خیال راحت می‌توانید همان 25 دسامبر به او زنگ بزنید و کریسمس را تبریک بگویید؛ چون آسوری‌های ایران کاتولیک هستند و کریسمس‌شان را با باقی دنیا جشن می‌گیرند. شما را به خدا نپرسید «اگر دوست‌مان مسیحی بود، چی؟» آسوری‌ها و ارمنی‌ها هر دو مسیحی‌اند. ارمنی و آسوری، به زبان و هویت‌ قومی آن‌ها اشاره دارد. حالا لابد می‌گویید «فرق ارمنی و آسوری چیست؟» همان که گفتم، این ها دو گروه قومی هستند که هر دو مسیحی‌اند. مثل ایرانی و عرب و که هر دو مسلمان‌اند.
    تا این‌جا فهمیدیم که کریسمس جشن تولد حضرت مسیح است. پس «سال نو» چیست؟

    راستش من هم دقیقاً نمی‌دانم که مناسبت تعیین اول ماه ژانویه به عنوان آغاز سال نو چیست! گویا عیدِ گردش سال چیزی است که از سنت‌های پیش از مسیحیت می‌آید. اما گیج‌کننده این است که مبدأ تاریخ‌نگاری میلادی، سال تولد مسیح است. فکر می‌کنم بهتر است ادامه ندهم. همان که گفتم؛ در روز 25 دسامبر، کریسمس را به دوستان ارمنی‌تان تبریک نگویید. اما این هم زیاد درست نیست. دوست ارمنی‌تان ممکن است کاتولیک باشد. ارمنی‌های کاتولیک که در ایران کلیسای مخصوص خودشان را دارند، کریسمس‌شان همان 25 دسامبر است. چیزهای دیگری هم هست، اما می‌ترسم اگر ادامه دهم دیگر به طور کلی از خیر تبریک گفتن کریسمس بگذرید!

    اما حالا برویم سر جشن و مراسم و...
    اول: بوقلمون. حتماً شما هم فکر می‌کنید ارمنی‌ها شب کریسمس بوقلمون می‌خورند. ما که تا حالا نخورده‌ایم! من در عمرم یکی‌- دو بار بوقلمون خورده‌ام که آن هم خانه یکی از دوستان شمالی‌ام بوده است. جالب این که ارمنی‌های ایران در شب کریسمس خودشان (یعنی 6 ژانویه) غالباً برنج و کوکو سبزی و ماهی می‌خورند و ما از بچگی فکر می‌کردیم این از سنت‌های کریسمس است؛ تا این که مرزهای ارمنستان باز شد و فهمیدیم اهالی آن‌جا چیزی به اسم کوکو سبزی ندارند و این رسم ارمنی‌های ایران است و کوکو سبزی یک غذای ایرانی است!
    آدم‌ها دو دسته‌اند: آن ها که جشن گرفتن کریسمس را دوست دارند، و آن‌ها که دوست ندارند. اولی‌ها همان‌هایی هستند که جشن گرفتن نوروز و رفتن به عروسی و جشن تولد و کلاً مهمانی دادن و مهمانی رفتن را دوست دارند و دومی‌ها آن‌هایی که با این چیزها میانه خوشی ندارند. در زمان کودکی، در خانواده ما، مادرم و عموم از دسته اول بودند. سالی که مادر بزرگ یکی- ‌دو ماه قبل از عید سال نو مرده بود، ما قاعدتاً نباید درخت کاج تزئین می‌کردیم. اما علاقه عمو به درخت کاج آن قدر بود که درخت کوچکی را در زیرزمین خانه (که انباری و محل خرت‌وپرت‌های به‌دردنخور بود) درست کرده بود و خودش و مادرم روزی چند بار به زیرزمین سر می‌کشیدند و درخت تزئین شده را تماشا می‌کردند.

    پاسخحذف
  5. اگر دوست ارمنی دارید، یادتان باشد، روز 25 دسامبر، یعنی روزی که همه رادیوها و تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها از کریسمس می‌گویند و می‌نویسند و عید میلاد حضرت مسیح را به هموطنان مسیحی تبریک می‌گویند، به او زنگ نزنید و کریسمس را به او تبریک نگویید؛ چون روز 25 دسامبر در خانه ارمنی‌ها هیچ خبری از عید نیست. کریسمسِ ارمنی‌ها روز 6 ژانویه است که احتمالاً هیچ‌کس به خانه‌شان زنگ نمی‌زند و آن را تبریک نمی‌گوید! دلیل این تفاوت، داستان‌های دور و درازی دارد که من چندان احاطه‌ای بر جزئیات آن ندارم، اما خلاصه‌اش این است که این تفاوت هم چیزی است مثل اختلاف شیعه و سنی بر سر تاریخ تولد پیغمبر اسلام. بیش‌تر مسیحیان دنیا، از جمله کاتولیک‌ها، پروتستان‌ها و بخش بزرگی از ارتدکس‌ها معتقدند که تاریخ تولد حضرت میسح 25 دسامبر است. کلیسای ارمنی، که کلیسای مستقلی است و به هیچ یک از فرقه‌های بالا تعلق ندارد، مانند تعدادی دیگر از فرقه‌های مسیحی، معتقد است تاریخ تولد ایشان 6 ژانویه است. بنابراین ما به جای این که کریسمس را 5 روز پیش از سال نو جشن بگیریم، 5 روز بعد از آن جشن می‌گیریم.
    زمانی بود که وقتی یکی از دوستان، روز 25 دسامبر یعنی روزی که همه رسانه‌های جهانی در بوق کریسمس می‌دمیدند، به یاد دوست ارمنی‌اش می‌افتاد و به من زنگ می‌زد، من با حوصله تمام همه این ها را که الان گفتم برایش توضیح می‌دادم. اما سال بعد دوباره 25 دسامبر زنگ تلفن به صدا در می‌آمد و همان دوست دوباره تبریک می‌گفت و وقتی دوباره توضیحاتم را تکرار می‌کردم، می‌گفت: «اِ...»! اما حالا دیگر این عادت را کنار گذاشته‌ام و فقط مؤدبانه تشکر می‌کنم. حقیقتش هم نفس تبریک گفتن و به یاد آوردن دوست مهم و نشانه حسن نیت است و زمانش اهمیت چندانی ندارد.
    تبصره: همه این حرف‌ها فقط درباره ارمنی‌ها صدق می‌کند. اگر دوست‌تان آسوری است، با خیال راحت می‌توانید همان 25 دسامبر به او زنگ بزنید و کریسمس را تبریک بگویید؛ چون آسوری‌های ایران کاتولیک هستند و کریسمس‌شان را با باقی دنیا جشن می‌گیرند. شما را به خدا نپرسید «اگر دوست‌مان مسیحی بود، چی؟» آسوری‌ها و ارمنی‌ها هر دو مسیحی‌اند. ارمنی و آسوری، به زبان و هویت‌ قومی آن‌ها اشاره دارد. حالا لابد می‌گویید «فرق ارمنی و آسوری چیست؟» همان که گفتم، این ها دو گروه قومی هستند که هر دو مسیحی‌اند. مثل ایرانی و عرب و که هر دو مسلمان‌اند.

    پاسخحذف
  6. سلام کاش این دوستی که پیام گذاشتن خودشونو معرفی میکردد خیلی کنجکاو شدم بشناسمشون.من همیشه 4دی فکر میکردم تولد حضرت مسیح اما انگار اینطور نیست.حالا چه فرقی میکنه دلت شاد باشه رفیق خب من هم الان تبریک میگم هم چند روز دیگه که کسی ناراحت نشه کریسمس مبارک...

    پاسخحذف

اگر برای نوشتن نظر مشکل دارید، زیر این قسمت که نوشته «نظر به عنوان» ، روی زبانه (یعنی آن مثلث کوچک) را کلیک و نام ناشناس را انتخاب کنید و نظرتان را بنویسید و اگر خواستید نام خودتان را نیز بنویسید